...

ساخت وبلاگ

گمانم نقطه اوج رهایی هر آدم وقتی است که بالاخره میتواند روبروی این دو گزاره بایستد و توی چشمشان نگاه کند.

1- ارزشش را ندارد

2- کاری از هیچ کس بر نمی‌آید.

شاید این دو گزاره گاهی فقط برای مرگ معنی پیدا میکنند اما گاهی بعضی رها شدنها دست کمی از یک بار مردن ندارد. میشود عوض نگاه کردن در چشمان مغاک در این دو گزاره نگاه کرد و تسلیم شد.

......
ما را در سایت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pelpelak بازدید : 64 تاريخ : پنجشنبه 6 بهمن 1401 ساعت: 16:52

دیشب خانه ما مهمان بودند. پدر ب تازه از دنیا رفته و خلاف چیزی که روزهای اول نشان میداد افسرده و غمگین است. رابطه ب با پدرش شباهت زیادی به رابطه من با بابا دارد. از حالا فکر میکنم دور از جان وقتی بابا هم از دنیا برود من مینشینم جای حالای ب. با همین مقدار عذاب وجدان و همین مقدار حسرت و همین مقدار مثبت اندیشی که فقط از آن زندگی؛ خاطرات خوب را سوا میکنم و بدها را میگذارم توی انبار، در را به رویشان میبندم. ب معمولا برای دورهمیها موضوع خوبی پیدا میکند. جمله ای میگوید و نظر ما را میپرسد تا گفتگوی سازنده ای شکل بگیرد. دیشب دور هم تراپی کردیم. ب گفت «بچه ها نظرتان درباره این جمله چیه؟ همه چیز تمام میشود» من گفتم موافقم اصلا اگر چیزی تمام نشود که شروعی وجود ندارد مثلا به خوشبختی فکر کن که چقدر کلمه دستمالی شده ای است؟ توی قصه ها میگویند فلان و فلان با هم عروسی کردند و تا آخر عمر خوشبخت زندگی کردند اما مگر وقتی بدبختی نباشد خوشبختی معنایی دارد؟ وقتی درد نکشی مگر میفهمی درد نداشتن بچطور است؟ وقتی دور نباشی مگر هیچ وقت شوق دیدار را تجربه میکنی؟ اینها را همان دیروز از کسی شنیده بودم و چقدر به نظرم درست امد. کلمه به کلمه اش. ......ادامه مطلب
ما را در سایت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pelpelak بازدید : 40 تاريخ : پنجشنبه 6 بهمن 1401 ساعت: 16:52

خونۀ مادربزرگ من کاهگلی بود. خونۀ حسابیی بود اما کاهگلی بود و چند تا زمستون که پول نفرستادن سقف رو کاهگل کنن یا پول فرستادن و یکی پول رو به مصرف دیگه‌ای جز کاهگل کردن پشت بوم رسوند سقفش ریخت پایین...خ ......ادامه مطلب
ما را در سایت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pelpelak بازدید : 60 تاريخ : پنجشنبه 24 بهمن 1398 ساعت: 6:56

دیروز بالاخره بعد از یک هفته دستمال توالت خریدم. موضوع این است که در خانه تنها کسی که از دستمال توالت استفاده میکند من هستم. وقتی تمام میشود من  باید به فکر خریدن دوقولو یا چهارقلوی بعدی باشم. یک هفته ......ادامه مطلب
ما را در سایت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pelpelak بازدید : 79 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 4:03

تاریکه، دارم خسته از نمایشگاه برمی‌گردم؛ خسته که میگم یعنی داغون ها! تو اسنپ نشستم و هدفون گذاشتم «طلوع من» محسن نامجو رو گوش میکنم. راننده خیابون‌ها رو میاد پایین پس کوچه‌های قائم‌مقام رو کریمخان رو حافظ رو ...
«وقتی که دلتنگ می‌شم و همراه تنهایی می‌رم...
این روزا دنیا واسه من از خونه مون کوچیکتره ..کاش می‌تونستم بخونم قد هزار تا پنجره ...»
نامجو‌ یه جاهایی به موقع تحریر می‌زنه. خودم دست خودمو گرفتم تا تو چراغونی شهر دلتنگی و تاریکی عقب‌تر بایسته.

 

......
ما را در سایت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pelpelak بازدید : 89 تاريخ : پنجشنبه 19 ارديبهشت 1398 ساعت: 13:05

دیروز بیمارستان فیروزگرکاری داشتم که نشستن در صف انتظارش طول میکشید بیخودی زدم بیرون و افتادم توی خیابان به‌آفرین نمیدانم این خاطره بازی کی قرار است دست از سر من بردارد و بگذارد رندگی‌ایم را بکنم مکان ......ادامه مطلب
ما را در سایت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pelpelak بازدید : 77 تاريخ : پنجشنبه 11 بهمن 1397 ساعت: 1:02

میخوابم تا زمانی را که دوست ندارم از روز قیچی کنم و کنار بگذارم گاهی هم وقتی نیاز دارم به چیزی عمیق و طولانی فکر کنم نمیخوابم خودم را به خواب میزنم، ملافه ای میکشم روی سرم و وانمود میکنم توی یک غار تاریک یک جای دور هستم جایی بیرون از زمان و مکان واقعی ام... جایی شبیه آن غار تاریک تنگه رغز ...رفته بودیم رغز، دره ای اطراف شهر داراب در استان فارس، اواخر تیر ماه، ظهر سه شنبه نهار را در خانه ای خوردیم ......ادامه مطلب
ما را در سایت ... دنبال می کنید

برچسب : رفتیم, نویسنده : pelpelak بازدید : 110 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 1:09

دوستان عزیز دانشگاه هنری ، قدیمی و جدید ، امسال هم طبق سنت ، مراسم آش اربعین بچه های ۷۶ تو دانشکده ی کاربردی برقراره .دم دم های ظهر ، میبینمتون . ......
ما را در سایت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pelpelak بازدید : 87 تاريخ : جمعه 19 خرداد 1396 ساعت: 5:45

عبور میکنیم چقدر خوب که میشود از بعضی آدمها  عبور کرد ،میشود بعضی ها را کنار گذاشت آثارشان را از درو دیوار خاطرات پاک کرد انگار که هرگز حضور نداشته اند و ساعتی از تو را به وجود شان نی آ لوده اند ،همسرم دیشب عکس کسی را نشانم داد ،هم دانشگاهی قدیمی که نام کوچکش را به یاد نمی اورد ، به یاد اوردن نام کو ......ادامه مطلب
ما را در سایت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pelpelak بازدید : 106 تاريخ : جمعه 19 خرداد 1396 ساعت: 5:45

هوا سرد است ،سوز برفِ نصفه و نیمه ای که روی کوهها بارید ه توی خیابان می خزد و لابه لای لباسهای گرم می رود ، صف عابر بانک شلوغ است ،هر کس ایستاده این پا و ان پا میکند تا زودتر به محفظه ی کار راه بنداز ِروشن برسد ، غروب است ،کار زن طول کشیده  تند تند کار میکند ،دگمه ها را چابک فشار میدهد  کارتها را جا ......ادامه مطلب
ما را در سایت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pelpelak بازدید : 89 تاريخ : جمعه 19 خرداد 1396 ساعت: 5:45